جنایت مرد کارمند در خانه‌اش | قتل ۲ فرزند خردسال با اسلحه شکاری | دختر ۱۷ ساله چطور جان به در برد؟-راهبرد معاصر

جنایت مرد کارمند در خانه‌اش | قتل ۲ فرزند خردسال با اسلحه شکاری | دختر ۱۷ ساله چطور جان به در برد؟

مرد ۴۰ ساله پس از طلاق از همسرش بچه‌ها را به او نداد، اما آنها را با اسلحه شکاری کشت و بعد هم دست به خودکشی زد.
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۰ - ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 16
کد خبر: ۲۵۷۴۳۸

به گزارش راهبرد معاصر؛ تابستان سال ۱۴۰۲ مردی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی عنوان کرد که در همسایگی ما مردی با ۲ فرزند کوچکش زندگی می‌کنند، اما چند روزی است که از آنها خبری نداریم و از خانه‌شان بوی تعفن می‌آید.

پس از آن پلیس به همراه آتش‌نشانی به خانه مورد نظر رفتند و بعد از ورود به خانه با اجساد مردی ۴۰ ساله، پسری ۸ ساله و دختر ۳ ساله‌اش مواجه شدند. بررسی‌های اولیه و شواهد صحنه نشان می‌داد که پدر خانواده ابتدا پسر و بعد دخترش را با اسلحه شکاری کشته و در انتها هم دست به خودکشی زده است. بعد از آن به دستور قضایی اجساد به پزشکی قانونی منتقل شد.

مرگ پیچیده دختری که از کوه پرت شد | شکایت پدر از خواستگار دخترش |، چون زنم نشد، آزارش دادم و پرتش کردم
بررسی‌های پلیس نشان می‌داد که پدر خانواده چند سال قبل همسرش را طلاق داده و با ۲ فرزند خردسالش زندگی می‌کرده است. دختر ۱۷ ساله‌شان نیز بعد از گرفتن گواهی رشد، زندگی با مادرش را انتخاب کرده بود.

در ادامه پدربزرگ، مادر مقتولان و دختر بزرگ به عنوان اولیای دم پرونده با حضور در دادسرا درخواست دیه از صندوق بیت‌المال را مطرح کردند. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه، قاضی از پدر مرد جوان پرسید: آیا پسرت به خاطر مشکلات اقتصادی دست به چنین کاری زده است؟

مرد میانسال جواب داد: پسرم کارمند یک اداره بود و حقوق و مزایای خوبی می‌گرفت و علاوه بر آن مقداری هم پول داشت که آن را در بانک گذاشته بود و سودش را می‌گرفت. به همین خاطر مشکل اقتصادی نداشت و اگر هم به مشکلی برمی‌خورد، من کمکش می‌کردم.

سپس قاضی از همسر سابق مرد جوان سؤال کرد: آیا همسر سابقتان مشکلات روانی داشت؟ آیا در طول سال‌هایی که با او زندگی کردید، علائمی از این موضوع در او دیده بودید؟

زن جوان گفت: بله. او هم عصبی بود و هم اختلال شخصیت داشت. بار‌ها از او خواستم به روانپزشک مراجعه کند و تحت درمان قرار گیرد، اما او نه حاضر بود این موضوع را بپذیرد و نه پیش پزشک می‌رفت. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که از او جدا شدم، رفتارهایش بود.

وی افزود: او بچه‌ها را به من نداد، در حالی که من شرایط نگهداری آنها را داشتم. حتی به او گفتم بچه‌ها را پیش مادرت بگذار تا زمانی که در خانه نیستی مشکلی برای‌شان پیش نیاید، اما او قبول نمی‌کرد.

بدین‌ترتیب بعد از اظهارات اولیای دم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. / همشهری

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار